غزلی از استاد رحیم دیندار (کامران)
غم خانه
شده است خانه
بی تو
یک دم برم ای نگار بر گرد
ای مونس و غمگسار بر گرد
پرسه گه ماست کوچه غم
روشنگر شام تار بر گرد
ای ابر وفا و مهربانی
بر ملک دگر مبار بر گرد
هر لحظه به صد زبان بگویم
ای رفته ازین دیار بر گرد
غم خانه شده است خانه بیتو
ای نوگل مه عذار بر گرد
پلکان سحر نشد ز هم وا
ای شمس طلایه دار برگرد
بی روی تو بر دل حزینم
از طعنه خلیده خار بر گرد
خورشید دمیده لیک غمناک
سوی من سوگوار بر گرد
بیروی تو در سرای پر غم
گشتیم ذلیل و خوار بر گرد
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: استادرحیم دیندار(کامران)شاعر و نویسنده محقق دانشمند وپژوهشگر معاصر ایران و جهان